شاید فکر کنید اوقات فراغت از زمان خاصی به وجود آمده است اما اوقات فراغت در تمام مراحل تاریخی زندگی بشر وجود داشته است. چیزی که از دوران اولیه تا امروز تغییر کرده است آگاهی ما نسبت به موضوع اوقات فراغت است. در گذشته کار، بازی، تفریح زیاد از یکدیگر جدا نبودند. حتی یکسری از آنها با هم جزء آئین مذهبی بودند. به عبارت دیگر معنای آنها در زندگی با وجود تفاوتشان یکی بود. در چنین شرایطی مشخص است اوقات فراغت به معنای امروزی وجود نداشته است. میتوان برای بررسی روند تکوین و تکامل اوقان فراغت، آن را به چند دوره تقسیم کرد. دوره اول اوقات فراغت، متعلق به جوامع نخستین است که انسانهای نخستین در آن زیست میکردند.
دوران نخستین
مهمترین ویژگی این دوره کشف آتش توسط بشر اولیه بود که از آن برای گرم شدن، روشنایی و پختن غذا استفاده میشد. علاوه بر این از آتش برای همنشینی و دور هم نشستن استفاده میکردند. به این ترتیب این اکتشاف هم در شیوه و سبک زندگی افراد و هم در کار و اوقات فراغت افراد تأثیرگذار بوده است. این کشف به نوعی سرگرم کننده ترین ابزار آن دوران محسوب میشد.
جوامع قدیم (قبیلهای)
به تدریج پس از دوران نخستین انسانها به زندگی گروهی و تشکیل قبایل روی آوردند. در این نوع زندگی افراد یا خانوادههایی کنترل منابع دوران را در دست داشتند که رؤسای قبایل محسوب میشدند. در این مرحله از تکامل اجتماعی زندگی انسانها بود که مفهوم فراغت سرگرم کننده amusive leisure پدیدار شد. فراغت سرگرم کننده موقعیتی است که در آن افرادی از مهارتهای بسیار بالایی در برخی رشتههای خاص مثل رقص، آواز و حرکات نمایشی برخوردارند که به سرگرم کردن افراد قدرتمند جامعه میپردازند.
در این فضا سه طبقه اجتماعی وجود داشت: طبقه مرفه که شامل افراد قدرتمند، اشراف زاده و ثروتمند بود. طبقه اجرا کنندگان که افراد ماهری بودند که به سرگرم کردن طبقه مرفه میپرداختند. طبقه کارگر که این افراد بیشتر درگیر نیازهای اولیه خود (غذا، پوشاک، خانه و ...) بودند و دستورات و فرمانهای طبقه مرفه را مجبور به اجرا بودند. به مرور زمان طبقه کارگر هم البته دارای اوقات فراغت شد.
جوامع مدرن
از نظر اجتماعی به جوامعی که در آنها حقوق یک گروه گستردهتر و بیشتر از حقوق سایر مردم باشد جوامع فئودالی گفته میشود. در مقابل جوامع مدرن جوامعی هستند که به قوانین و مقررات معین، برای تمام افراد جامعه پایبند هستند. برای طبقه کارگر، تفریح و اوقات فراغت شامل شرکت در جشنهای سنتی، رقصهای دسته جمعی و رفتن به مکانهای باارزش پایین مثل میخانهها بود. طبقه متوسط هم در اوقات فراغت خود سعی داشتند به مدهای روز نزدیک شوند و در هنرهایی مثل پیانو زدن و ... شرکت میکردند. طبقه مرفه هم از طیف وسیعی از تفریحات مثل ماهیگیری، کریکت و رفتن به تئاتر بهره میبردند و به بهترین امکانات فراغتی مثل دوران گذشته دسترسی داشتند.
به طور کلی اوقات فراغت برای افراد جامعه عمومیت یافته بود. دومازدیه، دلایلی که باعث عمومیت یافتن فراغت شد را در کاهش ساعات کار، ارتقای سطح زندگی طبقه کارگر و افزایش انواع تفریحات و تثبیت فراغت نه تنها به عنوان حق فرد بلکه به عنوان ارزش بیان میکند. من حیث المجموع میتوان گفت فراغت واقعی از نیمه دوم قرن نوزدهم به وجود آمد و در قرن بیستم توسعه یافت و عمومی شد. گسترش فراغت در این قرن به حدی بود که دومازدیه قرن بیستم را عصر تمدن فراغت نامید.
امروزه نه تنها انواع جدیدی فراغت و فعالیتهای تفریحی رایج شده است بلکه بسیاری از تفریحاتی که در گذشته در انحصار ثروتمندان و طبقه مرفه قرار داشت عمومیت یافته است. اهمیت فراغت در زندگی جامعه همچنین سبب شده است تا دولتها نیز به این مقوله پرداخته و برنامهریزیهای خاصی برای گذران اوقات فراغت در نظر بگیرند. مهمترین ویژگیهایی که در فراغت عصر حاضر وجود دارند عبارتند از:
1- عمومیت یافتن فراغت: مهمترین ویژگی فراغت در دنیای امروز، عمومیت یافتن آن در میان طبقات مختلف اجتماعی است. به بیان دیگر برخلاف زمانهای گذشته فقط طبقات مرفه و اشراف نیستند که به فعالیتهای فراغتی میپردازند بلکه بیشتر مردم از اوقات فراغت برخوردار شده و به فعالیتهای تفریحی و فراغتی میپردازند.
2- رسمی و تجاری شدن اوقات فراغت: در گذشته بخش مهمی از اوقات فراغت درون خانه و خانواده سپری میشد. اما با پیشرفت جوامع، موسسات و سازمانهای مختلفی امور مربوط به گذران اوقات فراغت را برعهده گرفتند. به تدریج فراغت شکلی رسمی یافت و به فعالیتی تجاری و سودآور تبدیل شد.
3- گسترش فعالیتهای اجتماعی: مطالعه کتاب، روزنامه، تماشای فیلم و نظایر آن از فعالیتهایی است که در این حوزه قرار میگیرد. ایجاد انجمنهای فرهنگی که افراد داوطلبانه در آنها شرکت میکنند نیز در زمره این فعالیتهاست.