در این وبلاگ سعی کردهام نظرات صاحبنظران مختلف در مورد فراغت را هر از گاهی بیاورم تا خوانندگان مطالب با دیدگاههای مختلف در مورد فراغت آشنا شوند. چند روز پیش که در مورد صاحبنظر بعدی فکر میکردم، نامی به ذهنم رسید و در دل به خودم گفتم چه کسی بهتر از ارسطو. دیگر شک نکردم و تصمیم گرفتم فراغت را از دیدگاه یک فیلسوف بزرگ مرور کنیم.
از دیدگاه ارسطو، فراغت «زمانی اضافی»، «زمانی برای خود» یا «زمانی برای آرامش» میباشد. وی در کتاب نیکوماخوس در مبحث لذت و نیکبختی میگوید: نیکبختی مستلزم فراغت است.
ما کار میکنیم برای اینکه اوقات فراغت داشته باشیم و جنگ میکنیم برای اینکه بتوانیم در حال صلح زندگی کنیم.
فضایل عملی با امور سیاسی یا نظامی ارتباط دارند، ولی به حکم تجربه، فعالیت در این حوزهها با فراغت سازگار نیست. ارسطو ضمن بیان اینکه مردم، کسی را که همه اوقاتش را به تفریح و مزاح میگذراند، لگام گسیخته میخوانند و چنین افرادی را «ضعیف النفس» میداند. در استدلال خود بیان میکند تفریح و مزاح وسیلهای برای استراحت از کار است و دل بسته تفریح در استفاده از این ابزار به افراط میگراید.
وی همچنین در کتاب نیکوماخوس درباره دوستی بر این باور است که حضور دوستان به هنگام نیکبختی سبب میشود که وقت را با خوشی و شادمانی بگذرانیم و از آگاهی بر اینکه آنان از نیکبختی ما شادمان هستند لذت ببریم. زمانی که ما افرادی میبینیم که از موفقیت ما خوشحال میشوند حس خوبی به ما دست میدهد.
البته این موضوع نباید هدف فعالیت شود. هدف یک فعالیت و تلاش نباید خوشحالی دیگران باشد بلکه هدف یک تلاش، معنا داشتن ما در زندگی است. در مرحله اول ما خودمان باید از کار و فعالیتی که انجام میدهیم خوشحال باشیم و از آن لذت ببریم. ارسطو در باب لذت بردن و نیکبختی بیان میکند نیکبختی و بهرهمندی از فضایل در پرتو لذت بردن از آنها میسر است و بدون لذت نمیتوان از فضیلتی مانند عدالت حتی سخن گفت. ما باید از خوب بودن لذت ببریم تا خوب باشیم، باید از عدالت حتی اگر علیه ما باشد لذت ببریم تا بتوانیم عدالت را برقرار کنیم.
ارسطو همچنین درباره لذت و سعادت، سعادت را در تفریح نمیداند و میگوید مایه شگفتی میبود اگر غایت آدمی، تفریح بود و آدمی همه مشقات زندگی را برای تفریح تحمل میکرد. ما همه چیزها را برای چیزی دیگر میخواهیم به استثنای سعادت، چون سعادت غایت نهایی است. این تصور که فعالیت جدی و پر زحمت برای بازی و تفریح است خیالی کودکانه است.
ارسطو به افراد توصیه میکند به بطالت شادمان نباشند. همانطور که افلاطون به او توصیه کرد لذت، نگاه زودگذر است، اما اثرش بر جای میماند. بنابراین، از این لذت کوتاه باید دست برداشت و به دنبال کارهایی رفت که لذت پایدار به ارمغان آورد.