برای پرسه تعاریف زیادی ارائه شده است. خود پرسه آنطور که در لغتنامه دهخدا آمده است مخفف پارسه است که معنای گدایی میدهد. رفتن گدایان به گدایی معنایی است که امروز کمتر از آن برای این منظور استفاده میشود. اما در زمانی پرسه معنای مریدی میداد که به دستور بزرگ و پیر خود به کوچهها و بازارها برای گدایی میرفت و در بازار برای گدایی پرسه میزد. اما در کل و در زبان امروزی پرسه را افراط در پیادهروی میدانند یا راه رفتن بسیار و بینتیجه. در واقع پرسه به راه رفتن بسیار و گردش زیاد در خیابان و بازار و ول گشتن و همه جا را گشتن افراد بیکار اشاره دارد. همان داستان طرف کل خیابانها را متر میکند، است.
پرسه زدن مفهومی است که در روزگار جدید مفهوم جدیدی پیدا کرده است. ویلسون، شوارتز، بنیامین، بودلر و گلاک هر کدام تعاریف خاصی از پرسه زدن ارائه کردهاند اما وجه مشترک تعریفهای آنها این است که پرسه زدن با ولگردی متفاوت است؛ پرسه زن، ولگرد محسوب نمیشود بلکه