باید توجه داشت که فراغت یک بخش اساسی از سلامت و تندرستی مردم است. به خاطر همین موضوع دسترسی به فضاهای باز کافی و اماکن فراغتی در سراسر یک شهر مهم است. از کودکان تا افراد سالمند که توانمند یا ناتوان هستند چه مرد و چه زن همه به فرصت‌هایی برای آرامش، دیدار دوستان، ورزش کردن، بازی کردن و تفریح نیاز دارند. فضاهای باز به خاطر دلایل بسیاری باارزش محسوب می‌شوند. این فضاها برای امکان وجود محیط‌های طبیعی و جلوه زیبا دادن به مکان‌های شهر مثل مکان‌های تاریخی یا باستانی و مکان‌های عمومی لازم است. فضاهای تفریحی به شهر روح تازه‌ای می‌دهد.

فعالیت‌های فراغتی که در بیرون از خانه انجام می‌شود بیشتر جنبه جمعی و مشارکتی دارد و نیازمند فضا و امکانات ویژه‌ای است. این فضاها از این جهت اهمیت دارد که فضایی جاذب برای جامعه هستند و زمینه‌ای برای تعامل اجتماعی و گذران اوقات فراغت از نظر تفریح، سرگرمی، ورزش، مطالعه و استراحت و تفریحات طبیعت محور است. این فضاها اهمیت قابل توجهی در بهبود کیفیت زندگی ساکنان و پایداری محیط منطقه دارد.

همچنین این فضاها فواید سلامتی محسوسی مثل کاهش استرس‌ها و فشارهای روانی، خنک سازی و متعادل ساختن دمای منطقه، کاهش صداهای مزاحم، تولید اکسیژن و هوای تازه و ایجاد فرصت برای شرکت در فعالیت‌های بدنی دارد. برای از میان برداشتن رفع یکنواختی منطقه و دادن منظر زیبای بصری هم این فضاها مهم می‌باشند.

برگرفته شده از مقاله راهبردهای ارتقای عملکردی فضاهای گذران اوقات فراغت(دکترعلیزاده و همکاران، 1392)

فضاهای فراغت

ورزش کردن یا نکردن

از نظر آقای تورکیلدسن عواملی که بر نوع انتخاب افراد از چگونگی صرف زمان در هنگام فراغت تأثیر می­‌گذارند، بسیارند. دسته­ اول این عوامل به خود فرد ارتباط دارند: اینکه فرد در چه مرحله‌­ای از زندگی قرار دارد، نیازهایش کدامند، دارای چه علایقی است، نگرش‌­هایش کدامند، چه توانایی‌­هایی دارد، شرایط رشدش چگونه بوده است و چه شخصیتی دارد.
دسته­ دوم این عوامل به محیط و شرایطی مرتبط می­‌شود که فرد در آن­‌ها قرار دارد: بافت اجتماعی که فرد نیز جزئی از آن است، زمانی که در اختیار دارد، و نیز شغل و درآمدش که تورکیلدسن از آن با عنوان عوامل اجتماعی و محیطی یاد می‌­کند.

دسته­ سوم این عوامل نیز به موقعیت­‌ها و خدماتی که در اختیار فرد قرار دارند؛ از جمله منابع، تسهیلات، برنامه­‌ها، فعالیت­‌ها و نحوه­ مدیریت آن­‌ها مربوط می‌شود. هر سه دسته اهمیت دارند اما یک دسته نقش مهمتری ایفا می‌کند. به نظرتان دسته مهمتر کدام می‌تواند باشد؟

جرج تورکیلدسن

پیشرفت جوان

شاید برای شما هم پیش آمده باشد که فکر کنید برای موفق شدن فقط و فقط باید سخت کار کرد. برای خود من پیش آمده است. زمانی فکر می‌کردم باید فقط کارهایی را انجام دهم که خروجی ملموسی برای من داشته باشد. نمی‌دانم علمم را زیاد کند، تجربه‌ام را بیشتر کند یا مهارتم را افزایش دهد و ... اما به مرور فهمیدم نه نمی‌شود، یک جای این نوع زندگی می‌لنگد. آن زمان دائم خود را مشغول نگه می‌داشتم اما می‌دیدم با اینکه سعی می‌کردم حتی وارد مشغولیت‌هایی شوم که مورد علاقه من هم است باز هم یک خستگی درونم وجود داشت و آن کیفیت کاری لازم را ندارم.

آن زمان بود که فهمیدم قاعده این دنیا خیلی دو دو تا چهار تا کردن نیست. برخی اوقات باید بدون حساب و کتاب زندگی کرد. تازه بعد از این خیلی از خروجی‌های زندگی هم ناملموس است. تازه آن زمان هم که فقط به کار و مشغولیت‌های آن می‌پرداختم برخی اوقات نگاه که می‌کردم متوجه می‌شدم که درست است که به تفریحی نپرداخته‌ام اما یک پرتی هم داخل کارهایم وجود دارد. پرتی‌هایی بین کار که شاید مجموعش را نگاه می‌کردم یک تا دو ساعت و گاهی بیشتر می‌شد. خب چه کاری بود من می‌کردم، اگر قرار است یک ساعت تا دو ساعت از وقتم برود چرا این وقت به فراغت، سرگرمی و تفریح نرود تا حالم را بیشتر خوب کند.

نیازی نیست تفریح لاکچری باشد، نیازی نیست پر هزینه باشد فقط باید حال دل شما را خوب کند. اگر بهانه می‌آورید که الان وقتش نیست، در حال حاضر شرایط خوبی ندارم و ... مطمئن باشید در شرایط خوب هم به تفریح نمی‌پردازید و آن زمان هم بهانه‌های خود را دارید.

یادتان باشد کار و تفریح لازم و ملزوم یکدیگرند. هر چه قدر کار می‌کنید به تفریح هم نیاز دارید. قاعده زندگی این است: سخت کار کن و به اندازه‌اش هم تفریح کن.

تفریح و حال دل خوب

واکنش مخالف یعنی میل انسان به بازپس گیری اختیار خود برای انجام دادن فعالیت‌هایی که آزادانه انتخاب کرده ولی اکنون با تهدید مواجه شده یا در آستانه حذف قرار گرفته است. در شرایط واکنش مخالف، رفتار حذف شده یا تهدید شده شکلی جذاب‌تر برای فرد پیدا می‌کند و به همین دلیل فرد انگیزه دارد که موانع یا تهدیدات را از میان بردارد و باز به آن رفتار بپردازد. به صورت کلی زمانی که فرد از شرکت در فعالیتی که انتخاب کرده محروم می‌ماند احتمال واکنش مخالف زیاد می‌شود.

برای مثال آرش برای آخر هفته خود می‌تواند از بین رفتن به شهربازی و رفتن به استادیوم برای تماشای مسابقه و رفتن به خانه دوستش در کیش با هواپیما یکی را انتخاب کند. آرش همه این موارد را دوست دارد و همه این فعالیت‌ها موجبات رضایت او را به وجود می‌آورد. او در نهایت تصمیم به رفتن به خانه دوستش می‌گیرد اما در آخر هفته با کنسلی پروازش مواجه می‌شود. او به رغم جذابتی که دو گزینه دیگر همچنان برایش دارند تصمیم دارد هر جور که شده بتواند خود را به منزل دوستش برساند و آخر هفته با او باشد. او بلیط‌های دیگر پروازها را چک می‌کند، راه‌های دیگر حمل و نقلی را نگاه می‌کند و اصرار برای رفتن به کیش دارد.

ممکن است انسان‌ها پس از چندبار تلاش ناموفق برای از میان برداشتن مانع به تدریج باور کنند که نتیجه خارج از کنترل آن‌ها است و آن زمان احساس درماندگی به سراغ فرد می‌آید و فرد می‌تواند به مرور دچار درماندگی آموخته شده شود.

واکنش مخالف

در برخی از موارد انسان‌ها بدون کامل کردن اطلاعات خود در زمینه یک فعالیت، تصمیم به حضور در یک فعالیت می‌گیرند. معمولا جذابیت پیام ارائه شده نقش به سزایی برای حضور در فعالیت دارد. رسانه‌ها سعی می‌کنند با تحریک هیجان افراد و پرزرق و برق نشان دادن فعالیت، آن‌ها را به حضور در قعالیت ترغیب کنند.

به عنوان مثال بسیاری از افراد با دیدن یک فعالیت فراغتی مانند ورزش مهیج اسکیت که در رسانه به صورت جذاب و پرهیجان ارائه می‌شود تصمیم به خریدن وسایل ورزش اسکیت و انجام ورزش اسکیت می‌کنند.

اسکیت

پیام ترغیبی رسمی در فراغت زمانی رخ می‌دهد که فرد به دقت اطلاعات و داده‌های موجود حوزه مورد نظر را بررسی می‌کند و سپس در فراغت شرکت می‌کند. توجه دقیق به اطلاعات و ارتباط دادن اطلاعات جدید به دانش فعلی و گذشته فرد و همچنین به باورها و رفتارهای مرتبط با آن موقعیت، شخص، شی یا فعالیت است. مثلا فردی اطلاعاتی از سایت‌ها راجع به ورزش اسکواش پیدا می‌کند و این ورزش را تماشا می‌کند و بعد آموزش‌هایی در این زمینه می‌بیند و بعد تصمیم می‌گیرد در ورزش مورد نظر شرکت کند. در این رویکرد فرآیند پردازش اطلاعات به صورت کامل صورت می‌گیرد.

پیام ترغیبی

هنجار اجتماعی مجموعه‌ای از استانداردهایی است که رفتار مردم را در موقعیتی خاص تجویز و مشخص می‌کند. این هنجارها تأثیر گسترده‌ای بر رفتار انسان و نگرش‌های فردی و رفتارهای اجتماعی دارند. این هنجارها موقعیتی برای ارزیابی نگرش و رفتار مردم در جامعه فراهم می‌کند. اگر یک فرد از گروه به گونه‌ای متفاوت از گروه رفتار کند یا نگرشی متفاوت ابراز کند بقیه افراد می‌کوشند رفتار او را تغییر داده و سعی در ترغیبش برای هماهنگ شدن با گروه دارند. این موضوع در فراغت هم وجود دارد.

به عنوان مثال یک دختر از رفتن به شهربازی لذت می‌برد و همه آخر هفته‌ها به شهر بازی می‌رود. بسیاری از دوستانش او را ترغیب به نرفتن می‌کنند زیرا فکر می‌کنند رفتن هفتگی به شهر بازی دیگر متناسب سن او نیست و این کار باعث می‌شود او فرصت همراه شدن با دوستانش و انجام فعالیت گروهی با آنان را نداشته باشد. او بعد از مدتی تصمیم می‌گیرد دیگر هر هفته به شهر بازی نرود و دلیل این نرفتن پیام‌های ترغیبی بود که از دوستانش دریافت می‌کرد

هنجار اجتماعی

اگرچه عقیده بر این است که آموزش فراغت برای افرادی است که با محدودیت‌هایی جدی برای انجام فراغت مواجه هستند اما همه انسان‌ها می‌توانند از آموزش فراغت بهره‌مند و از مزایای آن برخوردار شوند. سردبیر نشریه جهانی فراغت و تفریحات در باب این موضوع می‌گوید:

با تغییرات سریع اجتماعی و تکنولوژیک که جامعه امروز در حال تجربه کردن است، آماده‌سازی مردم برای استفاده بهینه از فراغت به نیاز فوری و ضروری بدل شده است. آموزش فراغت به عنوان یک فرآیند مادام‌العمر می‌تواند باعث تکامل انسان‌هایی شود که برای رشد فیزیکی، هیجانی، اجتماعی و عقلانی خود می‌خواهند از فراغت یهره‌مند شوند.

اگرچه بیش از پانصد سال است که بحث آموزش فراغت به عنوان وسیله‌ای برای کمک به افراد به منظور در پیش گرفتن یک سبک زندگی رضایت‌بخش مطرح شده است اما همچنان این ابزار به نوعی مغفول باقی مانده است.

آموزش فراغت