اولین موضوعی که باید بدان اشاره شود این است که این دو مفهوم نباید به جای هم به کار روند. وقت آزاد زمانی است که انسان مجبور به انجام وظایف خاصی نباشد. در واقع وقت آزاد به فضایی تهی مشهور است که اگر با فعالیت مطلوبی پر نشود به چیزی منفی تبدیل می‌شود.

فراغت زمانی است که فرد به میل و خواسته خود به فعالیتی می‌پردازد و زمانی است که در اختیار انسان است و خود شخص تصمیم می‌گیرد که فعالیت لذت‌بخشی انجام دهد.

باید توجه داشت همه افراد وقت آزاد دارند اما همه افراد نمی‌توانند فراغت داشته باشند.

دو واژه تفریح و اوقات فراغت معمولا با مفهوم یکسان تلقی می‌شوند و گاهی به جای هم به کار می‌روند. تفریح را می‌توان زیرمجموعه اوقات فراغت به نوعی دانست. در تعریف فرهنگستان هم تفریح به معنای سپری کردن اوقات فراغت با فعالیت‌های فرح‌بخش به کار رفته است. تفریح در لغت به معنی شادی و شادمانی و بازی و تفرج است. تفریح را می‌توان شکلی از فعالیت‌های سازماندهی شده در نظر گرفت که مردم برای لذت و سرگرمی به آن روی می‌آورند. تفاوتی که بین این دو مفهوم وجود دارد مفهوم اخلاقی و اجتماعی بودن نه تنها برای فرد بلکه برای جامعه است. در واقع برای جامعه چه چیزی از لحاظ اجتماعی و چه از لحاظ اخلاقی قابل قبول است. اوضاع کمی سخت می‌شود با توجه به این موضوع که مفهوم، جامعه به جامعه تغییر می‌تواند بکند و حتی می‌تواند در یک جامعه در گذر زمان مفهوم تغییر کند.

جرالد. بی فیتز (Jerald B. Fitz) در کتاب تفریحات سالم در جامعه مینویسد: فراغت یک دوره یا بخشی از زندگی انسان است و تفریحات سالم در این بخش از زندگی انسان، بیان علایق و نگرشهای فرهنگی اوست.

در مطالب قبل وبلاگ بیان کردم که به تعداد افرادی که در زمینه اوقات فراغت پژوهش کرده‌اند، تعریف برای فراغت وجود دارد. خب برای اینکه دچار خطا نشویم، ما نیاز به یک سری نشانه داریم که هر تعریفی را به عنوان اوقات فراغت قبول نکنیم. اصلی‌ترین ویژگی‌های فراغت که درباره آن‌ها بین محققان اتفاق نظر وجود دارد عبارتند از: آزادی، آزادی انتخاب، خودمختاری.

آزادی: سیلوستر (1985) بیان می‌کند که آزادی دو معنای متفاوت دارد. بسته به اینکه آن را «آزادی از» یا «آزادی برای» تلقی کنیم. «آزادی از» به نبود اجبار و اکراه و فشار و دخالت اشاره می‌کند و «آزادی برای» به انتخاب ارادی و فعالیت داوطلبانه اشاره دارد. مهمترین مسئله این ویژگی، این است که فرد به خاطر خود فعالیت در آن شرکت می‌کند.  یعنی هرگاه که می‌خواهید، فعالیتی را انجام می‌دهید و در عین حال، هر گاه اراده کنید، می‌توانید آن را به پایان برسانید. به بیان دیگر نوع فعالیت فراغتی، زمان و نحوه انجام آن بستگی به تمایل و اراده فرد دارد.

آزادی انتخاب: یعنی امکان انتخاب برای فرد سلب نشده باشد. فرد گزینه‌های مختلفی دارد و از بین گزینه‌های مختلف انتخاب می‌کند که چه فعالیتی انجام دهد. مثلا فردی که در زندان است و فقط قادر به انتخاب پیاده روی در محوطه باز زندان است شامل این موضوع نمی‌شود.

خودمختاری: می‌توان آن را به عنوان جزئی جداناپذیر از انگیزه درونی تعریف کرد. خودمختاری به این موضوع اشاره دارد که تمایلات فرد انجام یا انجام ندادن یک فعالیت را شکل بدهد و نه اینکه عوامل محیطی بیرونی فرد بر او برای انتخاب فعالیت تأثیر بگذارد. فعالیت براساس انگیزه درونی و نه انگیزه بیرونی باشد.

محققان ویژگی‌های دیگری را هم برای اوقات فراغت برشمرده‌اند که در مطالب بعد راجع به آن‌ها هم صحبت خواهیم کرد اما ویژگی‌های اصلی را در این پست به صورت مختصر بیان کردیم.

افراد از اصطلاح اوقات فراغت تحت تأثیر عوامل مختلف، برداشت‌های متفاوتی دارند. سخت می‌توان به یک تعریف ثابت در اوقات فراغت رسید چرا که به تعداد افرادی که در مورد اوقات فراغت تحقیق کرده‌اند یا فکر خود را به آن مشغول داشته‌اند، تعریف برای اوقات فراغت وجود دارد. این تعاریف از نظر اقتصادی، اجتماعی، فلسفی، تاریخی، تعلیم و تربیتی یا فرهنگی ممکن است بسیار متفاوت باشند و البته هر فردی با توجه به اطلاعات خود تصور می‌کند که درک شخصیش از اوقات فراغت همان تعریف مطلوب آن است. در پستهایی در آینده، تعریف اوقات فراغت از نظر اندیشمندان مختلف این حوزه را بررسی می‌کنیم.
به صورت کلی فراغت در زبان انگلیسی از Leisure  و از واژه لاتین Licere گرفته شده است که به معنای آزاد بودن است. در تعریف کلی اوقات فراغت می‌توان بیان کرد که فراغت زمانی از بیداری انسان است که در طی آن هیچ گونه فعالیت شغلی و موظف وجود نداشته باشد و انسان بتواند آن را به میل و دلخواه خود بگذراند. در این تعریف سه قید به کار گرفته شده است: نخست اینکه فراغت جزئی از زمان بیداری انسان است یعنی خواب به عنوان یک نیاز زیستی در زمره اوقات فراغت نیست. دوم اینکه در فراغت هیچ گونه تعهد شغلی و موظف وجود ندارد. از این رو اوقاتی که صرف فعالیت‌های شغلی و موظف می‌شوند جزء زمان فراغت نیستند. سوم اینکه گذران اوقات فراغت به میل و دلخواه انسان شکل می‌گیرد و اجبار یا باید و نبایدی بر آن مرتب نیست.

واژه اوقات فراغت از دو کلمه اوقات و فراغت تشکیل شده است و بهتر است قبل بیان تعریف و مفهوم خود واژه اوقات فراغت به معنای لغوی این دو کلمه اشاره شود. در فرهنگ لغت اوقات جمع کلمه وقت به معنی هنگام‌ها، ساعت‌ها و روزگارها عنوان شده است. کلمه فراغت در زبان فارسی به معنای آسودگی و آسایش است و به طور معمول در مقابل واژه‌های مشغول بودن و روزمرگی و درگیری‌ها و گرفتاری‌هایی که موجب خستگی می‌شود به کار برده می‌شود. در چند لغت‌نامه فرصت، مهلت و امکان هم معنی شده است.

اوقات فراغت در زبان محاوره دارای چند معنی متفاوت است یک معنی آن فارغ بودن، فراغ بال داشتن و بیکاری است. معنی دیگر آن ضد شغل است یعنی دست کشیدن از کار و پایان کار و رها شدن از تلاش و فعالیت شغلی و معنی دیگر و آخر آن داشتن آسودگی و آسایش است که در برابر رنج و سختی به کار می‌رود. در مورد اینکه این معانی به چه میزان با مفهوم اوقات فراغت در حال حاضر فاصله دارند در ادامه خواهم نوشت.

خب فکر میکنم بد نباشد که اولین مطلب وبلاگ راجع به سوء برداشت از مفهوم اوقات فراغت باشد و خب برای استارت کار با نظر فردی که در کشور مدرک اوقات فراغت را دارد در باب این موضوع شروع کنیم. این شخص جناب دکتر عباس اردکانیان است که بیشترین کتاب را در این زمینه نوشته و ترجمه کرده است. «مردم در زمینه اوقات فراغت یا اطلاع ندارند یا دچار سوء برداشت از مفهوم اوقات فراغت هستند. افراد اوقات فراغت را به صورت اشتباهی با تفریح و سرگرمی معرفی میکنند. از این بدتر برخی افراد اوقات فراغت را با تعطیلات تابستانی، عید و آخر هفته اشتباه میگیرند. اما اوقات فراغت یک امر جاری در طول 365 روز سال است و در بین همه روزهای زندگی و روزمرگی های ما وجود دارد. اوقات فراغت به معنای استراحت نیست بلکه به معنای توانمندسازی است»