۳ مطلب در خرداد ۱۳۹۹ ثبت شده است.

امروزه اهمیت سرگرمی بیشتر از قبل شده است چرا که بخشی از حال خوب ما به کیفیت سرگرمی‌ها برمی‌گردد. این موضوع باعث شده است مفهومی به نام سرگرمی‌سازی به وجود بیاید. در سرگرمی‌سازی ما به دنبال فعالیت‌هایی هستیم که افراد را سرگرم می‌کند. سرگرمی‌سازی با گسترش رسانه‌ها در این حوزه با جدیت بیشتری دنبال می‌شود. افراد درگیر در رسانه خیلی دقیق‌تر رفتار مردم را رصد می‌کنند تا متوجه شوند چه محتواهایی برای افراد سرگرمی ایجاد می‌کند.

زیلمان (Zillmann) در این رابطه بیان می‌کند تئوری سرگرمی‌سازی در رسانه به دنبال درک این مسئله نیست که چگونه رسانه‌ها ما را تحت تأثیر قرار می‌دهند بلکه بیشتر به دنبال این است که چه چیزی به صورت ناخودآگاه در محتوای رسانه‌ها باعث سرگرمی ما می‌شود.

این مهم است که یک رسانه بتواند با مخاطبان هدف خود ارتباط برقرار کند و مخاطبان مورد نظر خود را پیدا کند. محققانی که در مورد تأثیر رسانه بر مخاطبان تحقیق می‌کنند، مخاطبان را از دو طریق متفاوت در نظر می‌گیرند. در گذشته بیشتر این دید حاکم بود که مخاطبان یک رسانه منفعل هستند. مخاطبان به عنوان فرد خنثی تصور می‌شدند که در یک جا ساکن نشسته‌اند و برنامه‌های رسانه را تماشا می‌کنند. تصور می‌شد که  مخاطب رسانه استفاده فعالی در زمان دنبال کردن رسانه ندارند. آنها تمام پیام‌های رسانه‌ای را دریافت می‌کنند و می‌پذیرند.

نظریه مخاطبان (Audience theory)

همه ما بخشی از زندگی  را در شغل خود سپری می‌کنیم. بعد از گذشت مدت زمانی از زندگی شغلی احتمال دارد خستگی مفرطی در خود احساس کنیم و این نشان می‌دهد که یک جای کار مشکل دارد. شاید به شغل خود علاقه نداریم. اما کمی که فکر می‌کنیم، متوجه می‌شویم این همان شغلی است که همیشه آن را دوست داشته‌ایم.

دلیل اصلی خستگی ما چیست. چه چیزی در شغل ما وجود دارد که ما بعد از زمان کاری خود اینقدر خسته می‌شویم. مشکل این است که ما عادت کرده‌ایم که در زمان‌های غیرکاری خود هم به شغل فکر می‌کنیم. ما در تمام طول روز استرس کاریمان را به همراه خود حمل می‌کنیم و انتظار داریم خسته و فرسوده نباشیم. در زمان شغلی خود سرمان اینقدر شلوغ است که فرصت نمی‌کنیم زیاد این استرس‌ها را در ذهن خود تجزیه و تحلیل کنیم. اما زمانی که زمان شغلی تمام می‌شود ذهنمان فرصت این را پیدا می‌کند که خیلی دقیق‌تر به استرس‌ها و مسائل کاری فکر کنیم.

ما این فرصت را داریم که

تفریح جزء آن دست مفهوم‌هایی است که می‌تواند مفهوم آن از نظر افراد مختلف متفاوت بیان شود و تعریف ثابتی برای آن وجود ندارد به همین دلیل تعریف‌های مختلفی هم از آن ارائه شده است. به نظر می‌رسد اصطلاح تفریح ​​در انگلیسی در اواخر قرن چهاردهم میلادی ابتدا به معنای تازه کردن، باطراوت کردن یا بهبود یک بیماری به کار می‌رفته است. یک دیدگاه سنتی در مورد تفریح وجود دارد که بیان می‌کند کار با تفریح پشتیبانی می‌شود و تفریح ​​برای شارژ مجدد انرژی فرد است تا با تجدید توان، عملکرد کاری را بهبود داد. 

مفهوم تفریح

تعریفی که در ابتدا برای مفهوم تفریح ارائه می‌شود از آقای محمدتقی فلسفی است که در توضیح این مفهوم بیان می‌کند: