بازی هسته مرکزی دو مفهوم اوقات فراغت و تفریح است. بازی به فعالیتهایی گفته میشود که با شرکت آزادانه در آنها، احساس رضایت و خشنودی به وجود میآید. بازی ما را از دنیای خود جدا میکند و هر گونه تجربه بد، ناکامی و حس بد در لحظه بازی فراموش میشود.
بازی در بین گروههای جوان بسیاری از حیوانات هم دیده میشود. به عنوان مثال شامپانزهها بیشتر وقت خود را به بازی میگذرانند.
در واقع بازی یک فعالیت جهان شمول و همگانی در میان نسلهای جوان جوامع انسانی است و هیچ گونه محدودیتی به لحاظ جنسیت، نژاد و مذهب و ... در این زمینه وجود ندارد. اشکال بازی کودکان نوعا در میان جوامع گوناگون بشری یکسان است. کودکان بازی را با بدن خود شروع میکنند و سپس به بازی با اشیاء پیرامون خود میپردازند. بازیهای آنها پس از مدتی تکراری میشود پس دیگران را وارد بازی خود میکنند و در نهایت به بازیهایی که قاعده و قانون دارند روی میآورند.
برخی پژوهشها نشان دادهاند بازی یکسری بنیانهای فیزیولوژیک دارد. برخی محققان معتقدند میل به بازی در نتیجه برخی فرآیندهای شیمیایی در بدن ایجاد میشود. به نظر این افراد، کدهای هورمونی یا ژنتیک چنین میلی را ایجاد میکند. به عنوان مثال دیده شده است زمانی که بخش مشخصی از مغز حیوانات از بین میرود برخی رفتارها مانند میل به بازی دیگر در آنها دیده نمیشود.
ویژگیهای بازی
مهمترین ویژگیهای بازی عبارتند از
- آزادانه انجام میشود
- محدود به خود است
- قانونمند و منظم است
- به لحاظ زمانی و مکانی محدود است
- سرشتی غیرجدی دارد
ژان پیاژه فعالیتی را بازی میداند که دارای هدف نباشد، اختیاری باشد، لذتبخش باشد، سازماندهی خاصی نداشته باشد و کشمکش و پرخاشگری در آن وجود نداشته باشد.
انواع بازیها
بازیهای اکتشافی
فعالیتهایی هستند که برای کسب لذت از تحریک حواس انجام میشوند. این بازیها برای رشد محسوس کودک در زمینه خوب حرکت دادن، هماهنگی میان حرکات چشم و دست انجام میشود. کودک از طریق کنجکاوی خود به کاوش در محیط پیرامون خود میپردازد و از طریق حواس خود (بینایی، شنوایی، بویایی، لامسه و چشایی) ویژگیهای محیط را کشف میکند.
بازیهای ارتباطی
به کارگیری یک شیء یا اسباب بازی به همان شیوهای که مورد استفاده قرار میگیرند. از طریق این نوع بازی کودک با اسبابازیها، محیط و دیگران ارتباط برقرار میکند. معمولا کودکان 3 تا 4 ساله بیشتر به بازیهای ارتباطی میپردازند.
بازیهای سازنده
از اشیاء برای ساختن یا ایجاد شیئی خاص استفاده میشود. بازیهایی مثل خانه سازی که در این بازیها علاوه بر ساختن و بنا کردن باید بتواند چیزی که در ذهن دارد را بسازد.
بازیهای نمایشی یا نمادین
در این نوع بازیها کودک وانمود میکند فرد، شیء یا حیوان خاصی است. در این بازیها کودک نقش بازی میکند و تخیل میکند. مثلا خودش را رابینهود معرفی میکند یا نقش مادری دلسوز را برای عروسک بیجانش ایفا میکند. او جعبهای را هل میدهد به شکلی که دارد ماشین هل میدهد.
بازیهای قاعدهمند و قانونمدار
نمایانگر توانایی پذیرش روشها و محدودیتها در کودک است. زمانی که کودکان منطقیتر میشوند این توانایی را دارند که خود را در مجموعهای از قواعد و چارچوبها قرار دهند. مهمترین ویژگی این بازی وجود قوانینی است که همه افراد بازی آن را پذیرفتهاند و در طول بازی هم تغییر نمیکند.
بازیهای جنگی
این بازیها را میتوان از فعالیتهای بسیار شدید بدنی و ایجاد سر و صدا تشخیص داد که اغلب گروهی میباشد. برخی اوقات کودک رفتارهای ناپسند اجتماعی مثل قتل، ادمربایی و ... را در این بازیها انجام میدهد.
بازیهای موازی
بازیهایی که فاقد همکاری اجتماعی هستند و کودکان زیر 3 سال معمولا به آن میپردازند. دو کودک در فاصلهای مشخص هر دو بازی جداگانهای را انجام میدهند. گاهی به یکدیگر نگاه میکنند و اسباب بازیهای خود را تعویض میکنند ولی هیچ تعامل و همکاری با هم ندارند.
بازیهای مشارکتی
بازیهایی که گروهی است و تعدادی از کودکان در اجرای آن مشارکت دارند که معمولا کودکان 3 تا 8 سال به آن میپردازند. در این سن است که کودک معمولا به دنبال همبازی برای خود است تا با همسالانش ارتباط برقرار کند.
سلام