۲ مطلب در بهمن ۱۳۹۸ ثبت شده است.

تغییرات اجتماعی و تکنولوژیکی سریع، رشد شهرنشینی و صنعت، پیدایش وسایل ارتباط جمعی، جهانی شدن و همگانی شدن فراغت از جمله عامل‌های مهمی به شمار می‌آیند که در عصر حاضر، زندگی انسان‌ها در جوامع مختلف را تحت تأثیر قرار داده است. در دوران جدید زندگی بشر، رشد شهرنشینی و مشکلات ناشی از آن به ویژه در شهرهای بزرگ مسائلی مانند تنهایی انسان‌ها، کاهش صمیمیت‌ها و برخوردهای عاطفی را به وجود آورده است. افزون بر این، یکنواختی کارهای صنعتی و اداری، افسردگی، فشارهای عصبی و فرسودگی انسان‌ها توجه به اوقات فراغت را افزایش داده است.

برخلاف گذشته که فراغت موضوعی شخصی بود، در دنیای امروز با دستگاه سیاسی جامعه ارتباط مستقیم دارد. از یک طرف، دولت‌ها به شکل‌های مختلف و با کمک وسایل ارتباط جمعی در زمان فراغت مردم نفوذ کرده و در پر کردن زمان فراغت افراد جامعه و سوق دادن آن‌ها به سمت اهداف خاص نقش زیادی دارند. فراغت به نسبت گذشته دچار تغییراتی شده است که می‌توان تغییرات فراغت به نسبت گذشته را در موارد زیر خلاصه کرد:

کاهش تحرک فیزیکی: برخلاف گذشته که فعالیت‌های اوقات فراغت اغلب با با تحرک بدنی همراه بوده است، امروزه سهم تماشاگری و نظاره و فراغت همراه با انفعال حرکتی افزایش یافته است و علی‌رغم افزایش سهم اوقات فراغت از لحاظ زمانی، میزان تحرک جسمی را کاهش داده است. زندگی همراه با تکتولوژی افراد را تنبل‌تر کرده است. به جای فوتبال بازی کردن، افراد می‌توانند بازی فوتبال آنلاین انجام دهند. با وسایلی مانند موبایل و تبلت می‌توان ساعت‌ها خود را سرگرم کرد و احتیاجی به بیرون رفتن از خانه نمی‌باشد.

رسانه‌ای شدن: استفاده از رادیو، تلویزیون و سایر رسانه‌ها و اتکای بیش از حد و تقریباً انحصاری به وسایل ارتباط جمعی در شکل‌های گوناگون و متنوع آن موجب شده است ما بیشتر وقت خود را با رسانه‌ها بگذرانیم. حضور در شبکه‌های اجتماعی و میل به دیده شدن در آن رو به فزونی است و افراد سعی می‌کنند در شبکه‌های اجتماعی باشند و در آنجا خود را به اشتراک بگذارند.

تجاری شدن اوقات فراغت: امروزه برخلاف گذشته که اوقات فراغت در چارچوب محیط خانه و میان خانواده صرف می‌شد، مؤسسات متعدد و گوناگونی کارکرد تنظیم اوقات فراغت را برعهده گرفته‌اند. در حال حاضر نیازی به برنامه‌ریزی و تفکر برای اوقات فراغت نیست و می‌توانیم این کار را به موسسات اوقات فراغت واگذار کنیم تا بهترین برنامه تفریحی برای ما فراهم کنند.

عمومیت پیدا کردن اوقات فراغت: در گذشته اگر طبقات ممتاز عمدتاً امکان دسترسی به برخی جنبه‌های اوقات فراغت را داشتند، امروزه بهره‌مندی از این اوقات و فرصت‌های متناظر با آن بیش و کم به کل طبقات اجتماعی تعمیم و گسترش یافته است. امکانات فراغتی و تفریحی در دسترس همه قرار دارد. هر فردی می‌تواند به میزان سرمایه خود در تفریح مورد علاقه خود شرکت کند.

اختیاری شدن اوقات فراغت: صرف نظر از تأثیر افراطی تبلیغات، امروزه با تنوع و گستردگی که در امکانات و فرصت‌های گذران اوقات فراغت در اختیار افراد قرار گرفته است، این اوقات از کنترل فعالیت‌های اقتصادی و کاری رها شده و بـه سمت فعالیت‌های دلبخواهی و آزاد معطوف شده است. ما امروزه در انتخاب اوقات فراغت خود دارای آزادی انتخاب و اختیار هستیم. ما انتخاب می‌کنیم فراغت خود را به چه شکل، با چه فعالیت‌هایی و با چه کسانی بگذرانیم.

بررسی وضعیت قوانین و مقررات و نیز سیاستگذاری‌ها نشان می‌دهد که در خصوص اوقات فراغت چارچوب حقوقی و قانونی مشخصی تنظیم نشده است. اما در حوزه خصوصی، عمومی و کیفری قوانین محدودکننده و بازدارنده بسیاری وجود دارند. بخشی از این قوانین به خصوص در حوزه حقوق کیفری به گذران غیر رسمی اوقات فراغت باز می‌گردد. این مشخص و واضح نبودن قوانین و مقررات بسیاری اوقات منجر به سوء تفاهم برای افراد درگیر در حوزه اوقات فراغت می‌شود. اولین چیزی که در رابطه با اوقات فراغت و گذران اوقات فراغت حس می شود نیاز به قوانین حمایتی و تشویقی در این زمینه است.

به طور کلی خلاء موجود در زمینه قوانین، به نبود چارچوب حقوقی به مثابه چارچوب نظری در نگرش به موضوع اوقات فراغت و جوانان باز می‌گردد. بخشی از این چالش مربوط به فاصله بین خواسته‌های جوانان و نبود امکانات متناسب با این خواسته‌هاست. بخشی دیگر مربوط به نقش اوقات فراغت و گذران پویای آن در جلوگیری از بروز آسیب‌های اجتماعی و جرائم است که این موضوع در صورت بررسی و شناخت قوانین حمایت کننده و تشویقی در زمینه گذران اوقات فراغت می‌تواند نقش مکمل را در رابطه با حقوق عمومی و کیفری ایفاء نماید.

به هر حال اوقات فراغت نیاز امروز بسیاری از افراد جامعه است. درست است که بسیاری از فعالیت‌های فراغتی خارجی در کشور ما به دلیل فرهنگ و قوانین خاص، خلاف عرف جامعه محسوب می‌شود اما می‌توان با برنامه‌ریزی مناسب فعالیت‌هایی را در نظر گرفت که مطابق با فرهنگ و قوانین این منطقه باشند. برای این منظور در گام اول ما نیازمند وجود قوانین محدودکننده مشخص و همچنین قوانین حمایتی روشن در این زمینه هستیم.