همه ما بخشی از زندگی  را در شغل خود سپری می‌کنیم. بعد از گذشت مدت زمانی از زندگی شغلی احتمال دارد خستگی مفرطی در خود احساس کنیم و این نشان می‌دهد که یک جای کار مشکل دارد. شاید به شغل خود علاقه نداریم. اما کمی که فکر می‌کنیم، متوجه می‌شویم این همان شغلی است که همیشه آن را دوست داشته‌ایم.

دلیل اصلی خستگی ما چیست. چه چیزی در شغل ما وجود دارد که ما بعد از زمان کاری خود اینقدر خسته می‌شویم. مشکل این است که ما عادت کرده‌ایم که در زمان‌های غیرکاری خود هم به شغل فکر می‌کنیم. ما در تمام طول روز استرس کاریمان را به همراه خود حمل می‌کنیم و انتظار داریم خسته و فرسوده نباشیم. در زمان شغلی خود سرمان اینقدر شلوغ است که فرصت نمی‌کنیم زیاد این استرس‌ها را در ذهن خود تجزیه و تحلیل کنیم. اما زمانی که زمان شغلی تمام می‌شود ذهنمان فرصت این را پیدا می‌کند که خیلی دقیق‌تر به استرس‌ها و مسائل کاری فکر کنیم.

ما این فرصت را داریم که