امروزه اهمیت سرگرمی بیشتر از قبل شده است چرا که بخشی از حال خوب ما به کیفیت سرگرمی‌ها برمی‌گردد. این موضوع باعث شده است مفهومی به نام سرگرمی‌سازی به وجود بیاید. در سرگرمی‌سازی ما به دنبال فعالیت‌هایی هستیم که افراد را سرگرم می‌کند. سرگرمی‌سازی با گسترش رسانه‌ها در این حوزه با جدیت بیشتری دنبال می‌شود. افراد درگیر در رسانه خیلی دقیق‌تر رفتار مردم را رصد می‌کنند تا متوجه شوند چه محتواهایی برای افراد سرگرمی ایجاد می‌کند.

زیلمان (Zillmann) در این رابطه بیان می‌کند تئوری سرگرمی‌سازی در رسانه به دنبال درک این مسئله نیست که چگونه رسانه‌ها ما را تحت تأثیر قرار می‌دهند بلکه بیشتر به دنبال این است که چه چیزی به صورت ناخودآگاه در محتوای رسانه‌ها باعث سرگرمی ما می‌شود.

این مهم است که یک رسانه بتواند با مخاطبان هدف خود ارتباط برقرار کند و مخاطبان مورد نظر خود را پیدا کند. محققانی که در مورد تأثیر رسانه بر مخاطبان تحقیق می‌کنند، مخاطبان را از دو طریق متفاوت در نظر می‌گیرند. در گذشته بیشتر این دید حاکم بود که مخاطبان یک رسانه منفعل هستند. مخاطبان به عنوان فرد خنثی تصور می‌شدند که در یک جا ساکن نشسته‌اند و برنامه‌های رسانه را تماشا می‌کنند. تصور می‌شد که  مخاطب رسانه استفاده فعالی در زمان دنبال کردن رسانه ندارند. آنها تمام پیام‌های رسانه‌ای را دریافت می‌کنند و می‌پذیرند.

نظریه مخاطبان (Audience theory)