۳ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۹ ثبت شده است.

احساسات یک مولفه اساسی در شکل گیری تجارب اوقات فراغت معنی دار و به یاد ماندنی است. در این رابطه در میان محققان اوقات فراغت یک اجماع نظری وجود دارد. احساساتی که در طول هر تجربه تفریحی خاص به وجود می‌آید، باعث می‌شود این تجربه فراغتی از تجربیات دیگر عادی زندگی روزمره متمایز شود.

یادآوری ما از وقایع به طور معمول ناقص و به شدت وابسته به احساساتی است که در طول تجربه فعالیت داشته‌ایم. به نظر می‌رسد که خاطرات ما از تجربیات مثبت و منفی به دو چیز بستگی دارد: آنچه که ما در شدیدترین نقطه (اوج) فعالیت احساس کرده‌ایم و اینکه چگونه تجربه و فعالیت به پایان می‌رسد. خاطرات ما جمع و تفریق بلد نیست. او از میزان احساسات در کل زمان فعالیت میانگین نمی‌گیرد. او فقط به نقطه اوج فعالیت و نقطه پایان فعالیت دقت می‌کند. این موضوع در واقع به نام نظریه

ما نیازهای مشخص و روشنی در زندگی داریم. به عنوان مثال ما باید ساعت‌های مشخصی در سال را به کار اختصاص دهیم. بخش روشنی از زمان ما در یک سال نیز به خواب اختصاص پیدا می‌کند. به طور واضح ما در زندگی خود به اوقات فراغت و تفریح هم نیاز داریم اما چند درصد از زمانمان را به اوقات فراغت اختصاص می‌دهیم. یک فرد به راحتی می‌تواند بگوید من در روز اینقدر از زمانم را صرف کار می‌کنم و این ساعات مشخص را در ماه می‌خوابم اما اگر از فرد پرسیده شود چه مدت زمانی در روز، ماه یا سال به فراغت و تفریح اختصاص پیدا می‌کند، بسیاری از افراد احتمالا با مکث طولانی به ناآگاهی خود اشاره می‌کنند.

نداشتن انضباط شخصی

بخشی از این اتفاق به خاطر نداشتن انضباط شخصی اتفاق می‌افتد. به عنوان مثال درست است که ساعات مشخصی ما در محل کار حضور داریم ولی آیا بعد از شغل خود دیگر کاری انجام نمی‌دهیم. خیلی اوقات زمان بعد از شغل هم صرف انجام کارهای عقب مانده می‌شود. ما در کنار خانواده هم موبایل از دستمان جدا نمی‌شود. در روزهای تعطیل هم به ایمیل‌های کاریمان جواب می‌دهیم و تمرکزی بر فراغت خود نداریم. ما همزمان که تلویزیون نگاه می‌کنیم، غذا می‌خوریم و با تلفن حرف می‌زنیم. بهتر است 

زمان تنها مانع افراد برای لذت بردن و تفریح نیست. موانع و محدودیت‌های زیادی برای گذران اوقات فراغت وجود دارد اما در یک دسته‌بندی کلی می‌توان سه محدودیت کلی برای گذران فراغت در نظر گرفت. موانع و مشکلات مربوط به مشارکت فرد در فعالیت‌های فراغتی با توجه به محدودیت‌های درون فردی، بین فردی و ساختاری مشخص می‌شود.

محدودیت‌های درون فردی

این محدودیت،