۶ مطلب با موضوع «آموزش فراغت» ثبت شده است.

برای اینکه فرد بتواند در برخی فعالیت‌های فراغتی شرکت کند باید وسایل نقلیه عمومی یا شخصی مناسبی در دسترسش باشد، تجهیزات و تأسیسات فراغتی خوبی داشته باشد و از زمان لازم برای شرکت در فعالیت برخوردار باشد. متخصصان معمولا در این زمینه بیشتر درباره خانواده‌های کم‌درآمد صحبت می‌کنند و بر کاهش هزینه‌ها تأکید می‌کنند. اگر چه این استراتژی موضوع مهمی است اما این رویکرد باعث می‌شود موانع دیگر شرکت در فعالیت‌های فراغتی نادیده گرفته شود.

شاید چیزی که بیشتر دولت‌ها از آن غافل می‌شوند نقش مربی اوقات فراغت است. مربی اوقات فراغت به توسعه سواد افراد در زمینه اوقات فراغت کمک می‌کند. بسیاری از خانواده‌ها از قوانین اوقات فراغت موجود در جامعه بی‌اطلاع هستند و این باعث می‌شود فرصت‌های فراغتی بسیار مناسبی که در اختیارشان است را نادیده بگیرند.

مربیان اوقات فراغت می‌توانند کمک کنند تا افراد کم‌درآمد جامعه بدون صرف هزینه‌های زیاد از اوقات فراغت خود لذت ببرند و حال روحی بهتری برای ادامه زندگی داشته باشند. چیزی که خیلی اوقات به آن توجه نمی‌شود این است که صرف پول زیاد خیلی اوقات لذت و رضایت نمی‌آورد بلکه شرکت در فعالیت‌های درست است که می‌تواند رضایت‌بخش و دلگرم‌کننده باشد. برای این موارد به مربیان اوقات فراغت حرفه‌ای و متخصصی در جامعه نیاز داریم. افرادی که از مهارت انسان‌شناسی خوبی برخوردارند و می‌توانند موانع فراغتی موجود را به خوبی شناسایی کنند.

برخی اوقات پول زیاد فقط بهانه‌ای برای افراد است تا زندگی را برای خود به جهنم تبدیل کنند. برای زندگی مناسب و فراغت‌های لذت‌بخش بسیاری اوقات ما نیازمند دید مناسب به زندگی و آگاهی مناسب از فعالیت‌های رضایتبخش موجود هستیم.

ما نیازهای مشخص و روشنی در زندگی داریم. به عنوان مثال ما باید ساعت‌های مشخصی در سال را به کار اختصاص دهیم. بخش روشنی از زمان ما در یک سال نیز به خواب اختصاص پیدا می‌کند. به طور واضح ما در زندگی خود به اوقات فراغت و تفریح هم نیاز داریم اما چند درصد از زمانمان را به اوقات فراغت اختصاص می‌دهیم. یک فرد به راحتی می‌تواند بگوید من در روز اینقدر از زمانم را صرف کار می‌کنم و این ساعات مشخص را در ماه می‌خوابم اما اگر از فرد پرسیده شود چه مدت زمانی در روز، ماه یا سال به فراغت و تفریح اختصاص پیدا می‌کند، بسیاری از افراد احتمالا با مکث طولانی به ناآگاهی خود اشاره می‌کنند.

نداشتن انضباط شخصی

بخشی از این اتفاق به خاطر نداشتن انضباط شخصی اتفاق می‌افتد. به عنوان مثال درست است که ساعات مشخصی ما در محل کار حضور داریم ولی آیا بعد از شغل خود دیگر کاری انجام نمی‌دهیم. خیلی اوقات زمان بعد از شغل هم صرف انجام کارهای عقب مانده می‌شود. ما در کنار خانواده هم موبایل از دستمان جدا نمی‌شود. در روزهای تعطیل هم به ایمیل‌های کاریمان جواب می‌دهیم و تمرکزی بر فراغت خود نداریم. ما همزمان که تلویزیون نگاه می‌کنیم، غذا می‌خوریم و با تلفن حرف می‌زنیم. بهتر است 

زمان تنها مانع افراد برای لذت بردن و تفریح نیست. موانع و محدودیت‌های زیادی برای گذران اوقات فراغت وجود دارد اما در یک دسته‌بندی کلی می‌توان سه محدودیت کلی برای گذران فراغت در نظر گرفت. موانع و مشکلات مربوط به مشارکت فرد در فعالیت‌های فراغتی با توجه به محدودیت‌های درون فردی، بین فردی و ساختاری مشخص می‌شود.

محدودیت‌های درون فردی

این محدودیت،

تاکنون یک موش را که هر روز در چرخ گردان در حال دویدن است یا یک فرد تنبل که تمام مدت در دنیا سرگردان است را دیده‌اید؟ خیلی افراد مانند آن موش هستند. هر روز عجله دارند تا به جایی برسند بدون اینکه بدانند مقصد کجاست. هر روز تا جایی که بتوانند کار می‌کنند بدون اینکه بدانند چرا کار می‌کنند. ارسطو چهار قرن پیش از میلاد بیان کرد ما جنگ می‌کنیم تا صلح داشته باشیم و کار می‌کنیم تا فراغت داشته باشیم.

چرایی و اساس روانشناختی که ما یک فعالیت فراغتی را بیش از دیگران انتخاب می‌کنیم باید بشناسیم تا بتوانیم تصمیمات بهتری بگیریم. مردم در حال تبدیل شدن به اجتماعی جدا و فردگرایانه حتی در تفریح خود هستند. برداشت مردم این است که آنها به اندازه کافی فراغت ندارند و شاید دلیل آن نداشتن مهارت در استفاده از وقت آزاد است. آموزش اوقات فراغت می‌تواند راهی برای کمک به زندگی بهتر برای همه باشد. سازمان جهانی اوقات فراغت آموزش فراغت را این چنین بیان می‌کند:

ارائه آموزش‌های ضروری به افراد، خانواده‌ها و جامعه تا به کیفیت زندگی مناسب و سلامتی خوب با بهره گیری از اوقات فراغت برسند و جنبه‌های جسمانی، عاطفی، روحی، فکری و اجتماعی خود را توسعه دهند. علاوه بر این آموزش فراغت ممکن است به طور بالقوه برای کمک به کاهش مشکلات اجتماعی باشد. شاید اگر افراد آگاه بودند و به گزینه‌های فراغت جذاب و جالب دسترسی داشتند ممکن بود آنها سیگار نکشند، مشروب مصرف نکنند یا سطح جرم و جنایت کاهش پیدا می‌کرد.

زندگی جالب خواهد بود اگر مردم برای فراغت مفهوم داشته باشند و فراغت در جامعه در دسترس باشد. دنیای بدون فراغت و تفریح محلی غم‌انگیز است. به قول کارلا هندرسون فراغت دنیا را به چرخش در می‌آورد. بدون فراغت، تفریح و راحتی ممکن است مردم حتی تمایلی به کسب پول هم نداشته باشند. در واقع ما پول در می‌آوریم تا بتوانیم لحظات خوبی را در فراغت تجربه کنیم. راحتی بیشتری در زندگی داشته باشیم. زمانی که راحتی و فراغت وجود نداشته باشد پول بیشتر زیاد جذاب به نظر نمی‌رسد.

ما باید چند نکته را بدانیم اول

اگرچه عقیده بر این است که آموزش فراغت برای افرادی است که با محدودیت‌هایی جدی برای انجام فراغت مواجه هستند اما همه انسان‌ها می‌توانند از آموزش فراغت بهره‌مند و از مزایای آن برخوردار شوند. سردبیر نشریه جهانی فراغت و تفریحات در باب این موضوع می‌گوید:

با تغییرات سریع اجتماعی و تکنولوژیک که جامعه امروز در حال تجربه کردن است، آماده‌سازی مردم برای استفاده بهینه از فراغت به نیاز فوری و ضروری بدل شده است. آموزش فراغت به عنوان یک فرآیند مادام‌العمر می‌تواند باعث تکامل انسان‌هایی شود که برای رشد فیزیکی، هیجانی، اجتماعی و عقلانی خود می‌خواهند از فراغت یهره‌مند شوند.

اگرچه بیش از پانصد سال است که بحث آموزش فراغت به عنوان وسیله‌ای برای کمک به افراد به منظور در پیش گرفتن یک سبک زندگی رضایت‌بخش مطرح شده است اما همچنان این ابزار به نوعی مغفول باقی مانده است.

آموزش فراغت

محدودیت درون فردی حالت و ویژگی‌هایی است که در فرد می‌تواند وجود داشته باشد و بر اولویت‌های فراغتی فرد تأثیر می‌گذارد. مثلا زمانی که یک کودک از تمرین تنیس برای ارتقای مهارت خود واهمه دارد. دلیل  ترس این است که مبادا در مقابل همسالان خود اشتباه مضحکی مرتکب شود. این هراس نوعی محدودیت درون فردی است. در ورزش این اتفاق زیاد می‌افتد. در ترم پیش در درس تربیت بدنی از دانشجویان می‌خواستم حرکتی را انجام دهند. برخی از آن‌ها با نوعی خجالت و ترس جلو می‌آمدند. وقتی دلیل را جویا می‌شدم، احتمال مورد تمسخر شدن را بیان می‌کردند. خیلی از دوستان شما احتمالا به فعالیت فیزیکی و همراه بودن با جمع دوستان علاقه دارند اما وقتی می‌بینند نمی‌توانند مثل شما بازی کنند و مهارت‌های شما را ندارند، در جواب درخواست به شرکت یا حضور در فعالیت، علاقه نداشتن را عنوان می‌کنند. این اتفاق باعث می‌شود خیلی از افراد موقعیت یادگیری یک مهارت و حضور در یک فعالیت لذتبخش با دوستان را از دست بدهند. مانند کسانی که می‌خواهند مکالمه زبان را یاد بگیرند اما در شروع به خاطر نداشتن مهارت لازم صحبت کردن و ترس از مسخره شدن هیچگاه شروع به مکالمه نمی‌کنند.

محدودیت درون فردی