پیام ترغیبی رسمی در فراغت زمانی رخ میدهد که فرد به دقت اطلاعات و دادههای موجود حوزه مورد نظر را بررسی میکند و سپس در فراغت شرکت میکند. توجه دقیق به اطلاعات و ارتباط دادن اطلاعات جدید به دانش فعلی و گذشته فرد و همچنین به باورها و رفتارهای مرتبط با آن موقعیت، شخص، شی یا فعالیت است. مثلا فردی اطلاعاتی از سایتها راجع به ورزش اسکواش پیدا میکند و این ورزش را تماشا میکند و بعد آموزشهایی در این زمینه میبیند و بعد تصمیم میگیرد در ورزش مورد نظر شرکت کند. در این رویکرد فرآیند پردازش اطلاعات به صورت کامل صورت میگیرد.
هنجار اجتماعی مجموعهای از استانداردهایی است که رفتار مردم را در موقعیتی خاص تجویز و مشخص میکند. این هنجارها تأثیر گستردهای بر رفتار انسان و نگرشهای فردی و رفتارهای اجتماعی دارند. این هنجارها موقعیتی برای ارزیابی نگرش و رفتار مردم در جامعه فراهم میکند. اگر یک فرد از گروه به گونهای متفاوت از گروه رفتار کند یا نگرشی متفاوت ابراز کند بقیه افراد میکوشند رفتار او را تغییر داده و سعی در ترغیبش برای هماهنگ شدن با گروه دارند. این موضوع در فراغت هم وجود دارد.
به عنوان مثال یک دختر از رفتن به شهربازی لذت میبرد و همه آخر هفتهها به شهر بازی میرود. بسیاری از دوستانش او را ترغیب به نرفتن میکنند زیرا فکر میکنند رفتن هفتگی به شهر بازی دیگر متناسب سن او نیست و این کار باعث میشود او فرصت همراه شدن با دوستانش و انجام فعالیت گروهی با آنان را نداشته باشد. او بعد از مدتی تصمیم میگیرد دیگر هر هفته به شهر بازی نرود و دلیل این نرفتن پیامهای ترغیبی بود که از دوستانش دریافت میکرد
اگرچه عقیده بر این است که آموزش فراغت برای افرادی است که با محدودیتهایی جدی برای انجام فراغت مواجه هستند اما همه انسانها میتوانند از آموزش فراغت بهرهمند و از مزایای آن برخوردار شوند. سردبیر نشریه جهانی فراغت و تفریحات در باب این موضوع میگوید:
با تغییرات سریع اجتماعی و تکنولوژیک که جامعه امروز در حال تجربه کردن است، آمادهسازی مردم برای استفاده بهینه از فراغت به نیاز فوری و ضروری بدل شده است. آموزش فراغت به عنوان یک فرآیند مادامالعمر میتواند باعث تکامل انسانهایی شود که برای رشد فیزیکی، هیجانی، اجتماعی و عقلانی خود میخواهند از فراغت یهرهمند شوند.
اگرچه بیش از پانصد سال است که بحث آموزش فراغت به عنوان وسیلهای برای کمک به افراد به منظور در پیش گرفتن یک سبک زندگی رضایتبخش مطرح شده است اما همچنان این ابزار به نوعی مغفول باقی مانده است.
در شرکتهای زیادی، مدیر برای رفع مشکلات و کدورتهای سازمانی از فراغت استفاده میکند. به عنوان مثال برخی شرکتها در هفتهای از سال مدیران خود را به سفری میبرند و بعد از برگشت از سفر بسیاری از دلخوریهای مدیران با هم از بین میرود. برخی اوقات مدیر یک بخش با شرکت در فراغت مشترک با زیردستان باعث به وجود آمدن حس یکی بودن سازمان میشود و منجر به نگرش بهتر نسبت به مدیر میشود.
با این روحیه که زندگی یک فراغت و سرگرمی و بازی است باید زندگی کرد. اگر با دید تاریک و سیاه و سنگین زندگی کنید، شما زندگی نمیکنید بلکه وقت خود را تلف میکنید. اگر با دید سیاه و سنگین برای رسیدن به خواستههایتان تلاش کنید شاید به هدف خود دست یابید اما مجبورید تلاش بیشتری انجام دهید و خستهتر میشوید.
محدودیت درون فردی حالت و ویژگیهایی است که در فرد میتواند وجود داشته باشد و بر اولویتهای فراغتی فرد تأثیر میگذارد. مثلا زمانی که یک کودک از تمرین تنیس برای ارتقای مهارت خود واهمه دارد. دلیل ترس این است که مبادا در مقابل همسالان خود اشتباه مضحکی مرتکب شود. این هراس نوعی محدودیت درون فردی است. در ورزش این اتفاق زیاد میافتد. در ترم پیش در درس تربیت بدنی از دانشجویان میخواستم حرکتی را انجام دهند. برخی از آنها با نوعی خجالت و ترس جلو میآمدند. وقتی دلیل را جویا میشدم، احتمال مورد تمسخر شدن را بیان میکردند. خیلی از دوستان شما احتمالا به فعالیت فیزیکی و همراه بودن با جمع دوستان علاقه دارند اما وقتی میبینند نمیتوانند مثل شما بازی کنند و مهارتهای شما را ندارند، در جواب درخواست به شرکت یا حضور در فعالیت، علاقه نداشتن را عنوان میکنند. این اتفاق باعث میشود خیلی از افراد موقعیت یادگیری یک مهارت و حضور در یک فعالیت لذتبخش با دوستان را از دست بدهند. مانند کسانی که میخواهند مکالمه زبان را یاد بگیرند اما در شروع به خاطر نداشتن مهارت لازم صحبت کردن و ترس از مسخره شدن هیچگاه شروع به مکالمه نمیکنند.
بازی های فکری و هوشی بسیار بازیهای خوبی هستند اما وسواس روی آن هم خوب نیست. برخی از دوستانم میگویند من باید بازی انجام دهم که نفعی برایم داشته باشد. نمیگویم این حرف اشتباه است اما در زندگی به شخصه به این موضوع رسیدهام که هر چیزی حد و آستانهای دارد. اینجا راجع به هدف بازی چیزهایی نوشتهام. اما در کل بعضی وقتها خسته هستیم، حوصله دو دوتا چهارتا کردن نداریم خب چه کاری است که خودمان را خستهتر کنیم. این زمانها بازیهای شانسی بیشتر جواب میدهد. یک زمانهایی بیایید شانسمان را در بازیها امتحان کنیم و اگر مثل من هستید میتوانید در بازی به شانس نداشتتون هم حسابی بخندید. بازیها را زیاد از حد جدی نگیریم، آنها آمدهاند تا حال ما را خوب کنند و اگر نمیکنند یک جای داستان بازی شما باگ دارد.
بازی ها را زیاد جدی نگیریم و حال خوب را به برد یا باخت بازی وابسته نکنیم.
زمانی که صحبت از اوقات فراغت میشود همه ناخودآگاه یاد ایجاد شور و نشاط برای جوانان میافتیم اما کمتر کسی به این موضوع فکر میکند که سالمندان هم باید دارای اوقات فراغت باشند. در دوران ارشد استادم خاطرهای از سینما رفتنش نقل میکرد که یک زوج سالمند قصد رفتن به سینما داشتند و مخصوصا خانم اصرار زیادی به رفتن میکرد که ما هم برویم فیلم ببینیم و با این جواب روبهرو میشد که زشت است ما به سینما برویم بیا از اینجا برویم. از رفتن به سینما این زوج خجالت میکشیدند. این افراد در جامعه ما نه تنها از سینما رفتن بلکه از گذراندن تفریح به هرشکلی منع شدهاند نه اینکه جلوی آنها را بگیرند و نگذارند اما دید فرهنگ و جامعه گذراندن تفریح برای این افراد را خجالت آور کرده است.
به نقل از موسوی پژوهشگر اجتماعی"درست است که در هیچ فضایی به صراحت از حضور سالمندان ممانعت نشده است اما هیچ جای جامعه هم امکاناتی مختص آنها هم در نظر گرفته نشده است و این موضوع موجب عدم تمایل حضور آنها در جامعه میشود"